به گزارش قدس آنلاین، امروز سالروز تولد هنرمندی است که اگر عمرش به دنیا بود ۹۷ ساله میشد. مرتضی احمدی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و دوبلور که در خواندن هم دستی بر آتش داشت، متولد ۱۰ آبان سال ۱۳۰۳ در تهران بود که برای تحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت و بعد از آن به دبیرستان شرف و دبیرستان روشن رفت.
او در شانزده سالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به همراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاههای تهران رتبههایی به دست آورد. بعدها در تیم فوتبال راهآهن تهران و پس از آن در باشگاه راهآهن بازیکن و مربی (تا سال ۱۳۲۵) شد. پس از چند تلاش آماتوری در تئاتر در ۱۳۲۱ با کمک عدهای از دوستانش «تماشاخانه ماه» را روبروی باغ فردوس دایر کرد اما پس از چند هفته مجبور به ترک آنجا شد. در اوایل پاییز ۱۳۲۲ در تئاتر فرهنگ برای اولین بار پیش پردهخوانی کرد و در نتیجه آن، بازیگر تئاتر هم شد. مدتی بعد پدرش از فعالیت او در تئاتر مطلع شد و او را از خانه بیرون کرد. مرتضی احمدی پس از مدتی همزمان با هنرپیشگی در راهآهن تهران بهعنوان تعمیرکار استخدام شد.
این هنرمند برای اولین بار به سبک بیات تهران در پیش پردهها آواز خواند. احمدی در سال ۱۳۲۳ به رادیو تهران (چندی بعد در رادیو ایران و بعد از آن در رادیو و تلویزیون ایران) به کار کردن پرداخت و برنامههای کمدی اجرا کرد.
وی در ۱۳۲۶ گوینده فیلمهای خارجی شد و از اعضای اولیه انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تأسیس در ۱۳۴۲) بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمدی، بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت اما پس از بازگشت به تهران از نو کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام «تکمضراب» از سر گرفت. از سریالهای تلویزیونی دیگری که بازی کرده است میتوان از «سلطان صاحبقران»، «هفت شهر عشق» (۱۳۵۶)، «آئینه و زیر بازارچه (۱۳۷۷، رضا ژیان)» نام برد. در فروردین ۱۳۴۹ احمدی به دعوت علی حاتمی ترانه عنوانبندی فیلم «حسن کچل» را، ضربیخوانی کرد.
از این هنرمند مصاحبههای زیادی به جا مانده از جمله گفتوگویی در قالب تاریخ شفاهی موزه سینما که سال ۸۶ انجام شده و او در بخشی از این گفتوگو به لالایی خواندن مادرش برای برادر کوچکتر خود اشاره کرده که این صدای خوش او را بسیار جذب کرد.
مرتضی احمدی تعریف کرده است که اول در این لالایی خوانیها کنار مادرش زمزمه می کرده اما بعد همنفسی می کرده و با هم میخواندند.
او که پرده خوان و ضرب خوانی قهار بود، همچنین گفته بود: خود را یکی از بهترین پرده خوانها میدانم و به آرزویم که دوست داشتم ببینم پردهخان کیست و چه میکند رسیدم. در ضربه خوانی هم به آرزویم رسیدم اما از نظر مادی نرسیدم و هرچه کردم از جیبم مایه گذاشتم و از کسی انتظار نداشتم.
این هنرمند ۳۰ آذر سال ۱۳۹۳ پس از مدتی تحمل رنج بیماری درگذشت.
منبع: ایسنا
انتهای خبر/
نظر شما